پروفسور والریو چوکا قاضی دادگاه عمومی اتحادیه اروپا (۲۰۱۰):
شما میتوانید روی حمایت ما حساب کنید تا روزی که عاملان قتلعامهای سال ۶۷ در محاکم بینالمللی به محاکمه کشیده شوند و عدالت به اجرا گذاشته شود
درود میفرستم به شجاعت، پایداری و استقامت شما در پیگیری اهداف والایتان از ۳۵ سال پیش تاکنون هر اقدامی در راستای عدالت بهخودی خود دارای ارزش جهانشمول است
اگر عدالت برای قربانیان ایرانی اجرا شود عدالت برای تمام جهان اجرا خواهد شد
شما تنها نیستید و نخواهید بود. شما جمعیت کثیری در این جا هستید. این سالن مملو از جمعیت است. اما وقتی به شما نگاه میکنم، در میان شما صاحبان همه این عکسها را با روح واقعیشان میبینم. میخواهیم به آنها اطمینان دهیم که تنها نخواهند ماند، حتی در بهشت. بنابراین، این سالن باز هم جمعیت بیشتری دارد چون تعداد آنها از شما بیشتر است. آنها در اینجا حی و حاضر هستند. سخنانم را که نه یک سخنرانی بلکه یادوارهای ناچیز است، به آنها تقدیم میکنم.
وقتی دعوت صمیمانه برگزار کنندگان را دریافت کردم، از خودم پرسیدم چرا من؟ درست است که من از کشوری هستم که این رنج جانکاه را تجربه کرده است و تمام نخبگان خود را از دست داده است، به یکباره و در چند سال، در طول دهه ۱۹۵۰، پس از اشغال. اما این دلیل کافی برای دعوت من نیست چون این رنج به شکل وسیعی در همه جهان گسترش یافته. اما به هرحال عطش افتخار غالب شد و من این دعوت را پذیرفتم. گفتم بله، من حضور خواهم یافت، با افکاری که میتواند لااقل نقش تسکیندهنده داشته باشند، با یاد قربانیان و خانوادههای این قربانیان ایرانی. به همین دلیل، عنوان سخنرانیام را به شکل نمادین اینچنین انتخاب کردم: بشریت باید از چه کسی برای تحکیم ارزشهای جهانی پایدار مانند حق زندگی و آزادی قدردانی کند؟ حق زندگی و آزادی. و پاسخ بسیار ساده است: از شما، همه شما که برای حفظ خاطره آن جنایات تلاش میکنید تا دیگر تکرار نشود و برای بزرگداشت مفهوم عدالت. میدانید که مفهوم عدالت متحد کنندهترین مفهوم جهان و اقوام آن است، همهٔ اقوام آن. مگر نه؟ اقوام نیازی بهوحدت اقتصادی و اخلاقی ندارند. اما وقتی عدالت در داخل آنها امکانپذیر نباشد، متحد میشوند چون عدالت با اتحاد با بیرون ممکن میشود. برای همین، بخواهید یا نخواهید، ما خیلی متحد هستیم، خیلی متحد.
برای این سخنرانی متن کوتاهی از بلز پاسکال را انتخاب کردهام، فیلسوفی که بسیار به او علاقه دارم، و این علاقه دلیل مضاعفی است برای سخنرانی به زبان فرانسه. او کمی فرانسوی بود، و در عین حال کمی جهانی بود. به زبان خیلی ساده میگوید عدالت بدون قدرت ناتوان است. قدرت بدون عدالت ظالم است.
عدالت بدون قدرت همواره به چالش کشیده میشود، چون همیشه افراد بدخواهی وجود دارند. قدرت بدون عدالت همواره در جایگاه متهم است. بنابراین لازم است عدالت و قدرت را با هم ترکیب کرد و کاری کرد که صاحب قدرت عدالت داشته باشد و صاحب عدالت قدرت داشته باشد. این سادهترین و بدیهیترین تعریف هر دادگاه بینالمللی است. اما برای رسیدن به آن نیاز به یک نیروی جمعی جهانی داریم. این صحبتهای من نیست، سخنان بلز پاسکال است.
ابتدا قربانیان و خانوادههای قربانیان حوادث شوم سال ۶۷ در ایران را مخاطب قرار میدهم. من از طرف خودم به شما خاطرجمعی میدهم از حمایتی که از خانوادههایتان بهعمل میآوریم. شما میتوانید روی حمایت ما حساب کنید تا روزی که عاملان قتلعامهای سال ۶۷ در محاکم بینالمللی به محاکمه کشیده شوند و عدالت به اجرا گذاشته شود. درود میفرستم به شجاعت، پایداری و استقامت شما در پیگیری اهداف والایتان از ۳۵ سال پیش تاکنون، بهرغم همه موانع راه. ضمن اینکه گواه حسننیت خوبی را امروز دیدید با این کارشناسان حقوقبشر و مقامات قضایی از سراسر جهان که گردهم آمدهاند تا از آرمان شما حمایت کنند.
مدتی است که تمام بشریت دوره گذاری بیپایان و مملو از ناامیدی را تجربه میکند که آنرا از شک و تردیدی به شک و تردید دیگری میبرد. اگر این شک و تردیدها فقط اقتصادی بودند، نسبتاً قابلتحمل بود. متأسفانه شک و تردیدهای مدرن با تلاطمهای سیاسی جدی، آشفتگیهای خشونتآمیز، نظامی و جنگافروزی همراه است که منجر به مرگ، جراحات، معلولیتهای مادام العمر، معلولیت جسمی و بدتر از همه آسیبهای ذهنی میشود. کل کره زمین به بیمارستانی شباهت دارد که معلوم نیست چه کسی قربانی و چه کسی پرستار است. در میان همه این جنایتها با بازتاب جهانی، فتنهها، انقلابها، قیامهای مردمی، اعمال تروریستی مانند ۱۱ سپتامبر، تجمعات به خشونت کشیده شده، جنگهای فئودالی و فتح و فتوحات آن مانند جنگ روسیه علیه اوکراین، جنگهای غذایی تمامعیار کماکان روی یک موضوع متمرکز است که عبارت است از غصب قدرت دولتی در ایران توسط یک گروه بنیادگرا که مشغول کشتار است، به راحتی آب خوردن میکشد و به کشتار ادامه میدهد. کشتار از نخبگان سیاسی و فرهنگی این کشور اصیل آغاز شد و با آنچه نماد آینده هر ملتی است، یعنی زنان، ادامه مییابد.
مفتخرم که بر فضایل نمادین روح اتحاد که توسط جنبش تبعیدیان ایرانی ترویج میشود، تأکید کنم. آنها خواستار عدالت برای قربانیان و خانوادههای آنها در پی حوادث غمانگیز سال ۶۷ هستند و آن را در طول دهههای پس از آن تا به امروز دنبال میکنند. هر اقدامی در راستای عدالت بهخودی خود دارای ارزش جهانشمول است. و به این ترتیب، اگر عدالت برای قربانیان ایرانی اجرا شود، عدالت برای تمام جهان اجرا خواهد شد. انصاف، عدالت، آزادی، برابری و حسن نیت، که به آن عشق بیشائبه به هم نوع، پایه رومی و مسیحی قانون اجتماعی مدرن، افزوده میشود، همه و همه ارزشهای ابدی هستند که پایههای استوار آینده انسانی جامعه را تشکیل میدهند. و از این بابت باید از شما بسیار تشکر کنیم. بدون این ارزشهای بنیادین جهانی، تصور جامعهٔ ی انسانی با آیندهیی که شایسته این صفات الهی باشد، یعنی انسانی متمدن، رها، صلحآمیز، بردبار و گواهیدهنده، غیرممکن است. و برای شما آرزوی موفقیت در این هدف والا را دارم. متشکرم.