بدری پورطباخ همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
با سلام بههمه دوستان و خواهران و برادران. با تبریک چهلمین سالگرد تأسیس شورا.
خواهر مریم بهطور خاص و دوستان همه صحبتها را کردند من فقط میخواستم چند نکته در مورد پروسه برگزاری این کهکشان و مشکلات و موانعی که بر سر راهمون قرار داشت در این پروسه را برای شما بگم. در واقع در هفتههای قبل از نوروز با توجه به اوجگیری کرونا سؤال اساسی که باهاش روبهرو بودیم این بود که آیا امسال اصلاً امکان برگزاری کهکشان هست یا نه؟ آیا میتونیم اون رو که تو سالهای قبل داشتیم را دوباره ایجاد کرد؟ چنین جمعیتی اقدامات فنیاش چی میشه؟ در عینحال ما با یک تناقضی روبهرو بودیم. از یک طرف شرایط سیاسی داخل و خارج بسیار ویژه بود. دوتا قیام آبان و دیماه را پشت سر خودمون داشتیم. انتخابات شکستخورده رژیم را داشتیم. بحران اقتصادی رژیم وسط بود. از طرف دیگه کرونا واقعیتش که دست و پای ما رو بسته بود. اما رهنمود خواهر مریم بهما و بههمه بچهها دائما این بود که کرونا نباید باعث بشه که هیچکدوم از تعهدات ما کم بشه یا روی زمین بمونه، برعکس تعهدات باید افزایش پیدا کنه از جمله این کهکشان باید بسا بزرگتر از کهکشانهای سالهای قبل باید برگزار بشه. نمیدونم بیاد دارید یا نه تابستون۹۷ دو سال پیش اگه یادتون باشه یک جلسهیی داشتیم که در مورد دادخواهی بود و ۴۰نقطه را بههم وصل کرده بودند. تکنسینی که برای کمک فنی گرفته بودیم و متخصص این کار بود بهما گفت که این بزرگترین برنامه آنلاینی که ما تابهحال برگزار کردیم و قبل از اون فقط ۱۲نقطه را به هم وصل کرده بودن. بر اساس همین تجربه ما از اسفند۹۸ که همین اوج کرونا هم بود شروع بهبرگزاری یک سریال کنفرانسهای آنلاین کردیم که مجموعاً ۲۵تا کنفرانس اعم از کنفرانسهایی که در مورد کرونا بود، مقابله با کرونا توسط پزشکان و چند تا کنفرانس کشوری و سراسری برگزار کردند. هر چند که اینها تجارب خوبی بود اما در مقایسه با کاری که در کهکشان داشتیم خوب زمین تا آسمون متفاوت بود. در ۳۰خرداد هم قبل از کهکشان یک کنفرانس دو هزار نقطه برگزار شد که البته خودش کار خیلی بزرگی بود اما با کهکشان خیلی کیفاً متفاوت بود. سؤال هم این بود که اون رو که دوهزار نقطه بود، چگونه این نقاط وصل رو باید ۱۵برابر میکردیم. مشکل هم البته فقط تکنیکی نبود. علاوه بر مشکل تکنیکی وصل همه این نقاط، لیستی از مشکلات و تضادها و چیزهای غیرممکنی از روز اول در مقابل برگزاری این مراسم بود که هر کدام، همهمان را بهناباوری برای خلق چنین پروژهیی میرسوند که من برخی از اونها را اشاره میکنم.
یک قلم بسیج هموطنانمون تو شرایطی که امکان دیدارهای حضوری، تجمع توی دفاتر حتی میز کتابها یا هیچ نقطه دیگهای وجود نداشت. آموزش نیروها تعطیل بود در واقع بواسطه کرونا برای حل مسأله ارتباطات ما باید یک آموزش فشرده میداشتیم. دعوت شخصیتها وارد کردن اونها توی این ارتباط، آموزش فنی اونها در حالی که بسیاری از اونها سابقهیی از قبل نداشتن. وارد کردن خبرنگاران توی این ارتباط، ارتباط با این کنفرانس، حل و فصل مسأله سخنرانیها با این تعداد چون فقط اگه توجه کرده باشین ۱۷ژوئیه، روز اول ۶۰سخنران در برنامه بود و جمعاً در سه روز هم ۱۳۵سخنران بود. حل مسأله ترجمه هم یکی از معضلات بود چون سیستم آنلاینی که داشت این کنفرانس را برقرار میکرد جوابگوی بیش از ۴ترجمه نبود. در حالی که ما میخواستیم به۹ زبان ترجمه بکنیم و یکی از مشکلاتی بود که کلی بچهها وقت گذاشتن. همزمان حل و فصل تجمعات تو نقاط مرکزی پایتختها توی شهرهای مختلف بود که با توجه بهمحدودیت کرونا باید انجام میشد. بزرگترینش براندنبورگ بود که تصمیم بهبزرگ کردن تجمع برلین با توجه بهوضعیت کرونا و نداشتن اجازه تجمع فقط ۴روز کاری قبل از این برنامه گرفته شد و مسألهاش حل شد. اما حالا با همهٔ اینها مسأله مهمتر حل مسأله امنیتی این پروژه بزرگ بود. مسؤلان مربوطه باید دوتا مسأله اساسی را پاسخ میدادن. یکی اینکه دشمن در میان این دهها هزار نفوذ نکنه و بتونیم از هویت ضد رژیم بودن افرادی که پای خط بودن مطمئن بشیم و اطمینان پیدا کنیم که البته این بسیار مشکل بود ولی تجربه بسیار خوبی بود. دوم اینکه تدابیر لازم برای جلوگیری از هک کردن هک شدن سیستمها توسط رژیم رو باید میداشتیم. برنامه اعلام شده بود، سیستم که استفاده می شد شناخته شده بود هک رژیم هم که همهمون میدونیم بنابراین باید مسؤلان مربوطه از این موضوع حفاظت میکردن لذا طرحهای متعددی داشتن. طرح جایگزین برای هر قسمت آماده کرده بودن خوشبختانه تونستن حملات متعدد رژیم رو برای هک و نفوذ بهدرون این شبکه خنثی کنن که برخی توی اخبار اومده همچنین باید اضافه کنم روی همه این مشکلات در شرایط کرونا حل و فصل هزینه پروژه که جای خودشو داشت که باید تأمین میشد امسال تأمین هزینه با توجه بهمسأله کرونا بسیار مشکلتر از سالهای قبل بود علاوه بر اون کسایی هم که کمک میکردن اونها هم بهخاطر کرونا کارشون تعطیل شده بود و یا از رونق افتاده بود بههمین خاطر در واقع باید بگم توی این پروژه این مستمر کار جاری مسؤلان شده بود که تلاش میکردن که پرداخت ها را قسطی بکنن و بهطور خاص هم که با قرض پیش رفت.
در واقع فکر بههر کدوم از این موانعی که من گفتم برای منصرف کردن همه دستاندرکاران پروژه کافی بود. جالبه که بهشرکتهایی هم که مراجعه میکردیم تو هر ملاقات بدون شکاف جوابشون منفی بود. بهطور خاص هم تأکیدشون این بود که ژوئیه عملی نیست بهسپتامبر یا اکتبر موکول کنید. یا کسایی که باید بهلحاظ فنی توی برنامه حضور داشتن حاضر بهسفر نبودن اما در واقع با رهنمودهای خواهر مریم خواهران و برادرانی که دستاندرکار کهکشان بودن بیشکاف متعهد شدن که این ناممکن را ممکن کنند و کهکشانی بالاتر از سالهای قبل خلق بشه. در واقع من چند جا گفتم «نبودی» را به «بود» تبدیل کردند. هم باید نشون میدادیم که مغلوب کرونا نشدیم. هم باید بهمردممون و جوانان نشون میدادیم که درست برعکس اونچه که خامنهای و روحانی میخوان که کرونا رو بهفرصتی برای بقای خودشون تبدیل کنن ما باید جنایات رژیم در کرونا را بهانگیزه مضاعفی برای سرنگونی رژیم تبدیل بکنیم.این روح و جوهر پیام خواهر مریم برای این پروژه بود.
بنابراین صدها کمیته برای پیشبرد این پروژه تشکیل شد. کمیتههای مختلف فنی نیرویی، کشورها، کمیتههای سیاسی، کمیتههای مطبوعاتی، شبکههای اجتماعی و اینترنت، کمیتههای امنیتی، مالی، اداری، ایجاد ساخت و سازهای جدید برای نمایشگاهها و ارائه برنامهها برپا کردن سالن برنامه و غیره. در این میان باید بگم که البته اصلیترین کار کمیته فنی بود. فنی یعنی وصل ارتباطات ۳۰هزار نقطه بود. اونا شبانهروزی نشست و ملاقات داشتن. پاسخهای اولیه هم همه ناامید کننده بود اما عزم و اراده خواهران و برادران خودمون در واقع میتونم بگم که شرکتهای متخصص را نیز وادار بهپوسته شکنی کرد. فرمول وصل ارتباطات را با برنامهنویسی جدید طراحی کردن و تازه باید این طرح در عمل بهاجرا در میآمد. و بعدش هم که مانورهای پیدرپی. بعد از اون هم که اجرایی کردن پروژه بود صدها کلاس جمعی، هزاران کلاس تکی گذاشته شد تا انبوه جمعیت آماده بشن تازه اختلاف ساعت بین قارهها هم که بود که جای خودشو داشت. چون وقتی ما برنامه داشتیم استرالیا نیمهشب بود، کالیفرنیا ساعت ۶صبح بود که خوشبختانه همه این تضادها را حل کردن و شرکت کردن.
گفتنیها خیلی زیاده میدونم که طولانی صحبت کردم فقط یک اشاره کوچکی هم بهبازتابهای این کهکشان در داخل کشور میخوام بکنم که خودش نشون دهنده پیروزی و تاثیرگذاری برنامه بود که از همون ساعت اول برنامه جریان فعالی از درودها و تبریکات و تشکرات از داخل کشور، از کانونهای شورشی، از هواداران از خانوادهها از مردم معمولی میرسید که واقعاً شگفتانگیز بود. و البته باید بگم که بیجهت نیست که داد و فغان رژیم و اعوان و انصارش اینچنین بلند شده. در یککلام برادر مسعود زیبا گفتند که کهکشان ۹۹ و درخشش اون در ۳۰هزار نقطه برق از سر دشمن میپراند و قاطبه عمله و اکره را دچار وحشت و جنون ادواری میکنه.
و البته روشنه که هر چه رژیم و عواملش بیشتر بهما حمله میکنن، هر چه بیشتر لوش و لجنهای درونی خودشون را روی سر ما میریزن، معلوم میشه که رژیم ضربه بیشتری از مقاومت دریافت کرده و عزم ما را جزمتر میکنه. چون تکتک مجاهدین و اعضای مقاومت این مسیر را آگاهانه انتخاب کردن و بهاین جنگ بیا بیا میگن. در این کهکشان در واقع میتونم بگم که نبرد بین جبهه آزادی و جبهه استبداد بهاوج خودش رسید و چه خوب که ماهیتها هر بیشتر افشا شد. و این همن نشونه پیشرفت و ارتقای مبارزه مردم ایران برای آزادیه و بهنظر میرسه که آخوندا خودشون قبل از همه چشمانداز سقوطشون را نزدیک میبینن.
در پایان متأسفم که نمیتونم تکتک اسم ببرم ولی از همه دوستانی که برای برگزاری این کهکشان زحمت کشیدن تشکر میکنم. این کهکشان برآمده از یک کار جمعی بزرگ مقاومت و مجاهدین بود و بهطور خاص میخواستم از مسؤل اول سازمان خواهر عزیزم زهرا مریخی که تمام قوا در پیشبرد کهکشان تلاش کردن تشکر کنم.
بازم تشکر و البته درخواست از همه دوستان و اشرفنشانها برای ادامه کارزارهای بعدی. ببخشید که طولانی شد.
کاک بابا شیخ حسینی دبیرکل سازمان خبات کردستان ایران
با سلام و احترام خدمت خواهر مریم رجوی و شما دوستان در شورای ملی مقاومت ایران
و به امید موفقیت هر چه بیشتر شما در امر مشروع مبارزه در برابر حاکمیت آخوندی ظالم و ضدانسانی در ایران
قبل از هر چیز از دعوت بنده برای شرکت در جلسه شورا بهعنوان ناظر تشکر میکنم و خوشحالم که چهلمین سالروز تأسیس شورای ملی مقاومت را به آقای مسعود رجوی رهبر انقلابی و مسئول اول و خانم مریم رجوی رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت و اعضای محترم شورا تبریک بگویم.
شکی نیست که تأسیس شورای ملی مقاومت ایران نقطه عطفی در تاریخ ایران و تاریخ جنبش عدالت خواهی میباشد و همچنین سرآغاز نوینی در مبارزه پارلمانی شگرف در خارج از کشور و در نوع خود بینظیر و منحصر بهفرد میباشد. جای دارد که به تمام دوستانی که در تأسیس شورای ملی مقاومت و بهویژه به آقای مسعود رجوی که زحمات زیادی را برای تأسیس شورا کشیدهاند و این پارلمان دموکراتیک را بنیان گذاشتهاند درود بفرستم.
اگر چه که سازمان خبات ایران عضو شورای ملی مقاومت نمیباشد اما با آن همپیمان است و در رسیدن برنامهها و مصوباتش و اهداف والایش تا سرنگونی رژیم استبداد آخوندی و استقرار آزادی در ایران یار و همکار خواهد ماند.
به دوستانی که در برگزاری گردهمایی بیمثال جهان آزاد زحمت کشیدهاند تشکر میکنم . در این گردهمایی عظیم شمار زیادی از اعضای سازمان خبات در کردستان و خارج از کشور شرکت داشتند این گردهمایی که به شیوه آنلاین با بیش از ۳۰هزار نقطه اتصال بیش از صد کشور در ۵ قاره و حدود ۱۰۰۰نفر از مقامات سیاسی و رهبران سیاسی نمایندگان پارلمانها شخصیتهای متعدد و حمایت آنها از خواست مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری آخوندی و برنامه ۱۰مادهای خانم مریم رجوی برای آینده ایران شرکت کردهاند واقعاً از نوع خود بینظیر بود و باید از دوستانی که در این گردهمایی عظیم که واقعاً موجب رضایت دوستان و در واقع ناراحتی دشمنان شد تشکر کرد و من از دور به همه دوستان درود میفرستم بهخصوص خانم مریم رجوی
دوستان محترم همانگونه که اطلاع دارید رژیم منفور آخوندی با تمام توانش به سرکوب مردم ایران و بهخصوص مردم کرد ادامه میدهد و هر روزه جوانان کرد را به بهانه واهی زندانی و شکنجه و فعالان مبارزه را اعدام میکند و در مدت هشت ماه نزدیک به ۱۰۰نفر را به اتهام فعالیت سیاسی محکوم کرده از جمله صابر شیخ عبدالله و دیاکو رسولزاده و هدایت عبدالله پور را اعدام کرد و جدیداً زهرا محمدی و حسین عثمانی و زینب جلالیان و شمار دیگری را به زندانی طویلالمدت محکوم کرده است و بهرغم سرکوب و جنایتهای ضدانسانی مردم کرد و بهویژه ضدانسانی رژیم منظورم است بهرغم این همه جنایت مردم کرد و بهویژه جوانان آگاه و انقلابی به مبارزه و مقاومت علیه حاکمیت نامشروع نامشروع آخوندی ادامه میدهند به نوعی که در این مرحله حساس تاریخی و خیلی سرنوشتساز بهوضوح سرنگونی حاکمیت آخوندها برگشتناپذیر است.
جای بسی خوشحالی است که اعضای سازمان خبات کردستان در راهی که سازمان خبات از همان آغاز حاکمیت آخوندی در سال۱۳۵۸ هجری شمسی ارائه داد و به آخوندها نه گفتند و پوزه پاسداران جنایتکار و اشغالگر را را به زمین مالیدند.
جنگ بزرگ پیشمرگان سازمان خبات به رهبری ماموستا سید جلال حسینی بنیانگذار سازمان خبات در دهم آذر سال۱۳۵۸ که در آن ستون کامل مزدوران رژیم تار و مار شدند و خمینی را مجبور ساخت که عقبنشینی کند و اعلام آتشبس کند.
سیاست جدی سازمان خبات کردستان از همان آغاز و بعد از شناخت آخوندها در برابرشان ایستادگی کرد سیاست سازمان خبات بر مبنای اصول انقلابی بنیان نهاده شد که نفی شاه و خمینی بوده زیرا رهبر سازمان خبات یکی از جدیترین شخصیتهای سیاسی ضد شاه بوده و مشخصاً یکی از شخصیتهای جدی ضد رژیم خمینی بود.
سازمان خبات بر این اساس با سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران تا سرنگونی رژیم آخوندی همپیمان خواهد بود و از برنامه ۱۰مادهای خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت استقبال و پشتیبانی میکند .
با درود بر همه شما عزیزان و به امید موفقیت و سرنگونی محتوم رژیم آخوندی
مریم رجوی: با تشکر از کاک بابا بسیار خوشحالیم که شما را میبینیم . و تأکید شما هر بار بر همپیمانی بزرگترین آتشباری و بزرگترین حمله به آخوندهاست از هیچ چیزی به اندازه این جمله شما آنها آتش نمیگیرند و بدانید که در این جنگ و در این پیمان مثل همیشه قدرتمند میتوانید به پیش بروید و باعث کوری چشم دشمنانتان بشوید درود بر شما